"http://www.w3.org/TR/html4/loose.dtd"> Sange Sabor
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Sange Sabor
یادداشت ثابت - دوشنبه 93 آبان 20 :: 4:58 عصر :: نویسنده : sahar

 

خـــدایـــا !

 

بـبـخــش اگــه دنـیـاتــو مـیـفــروشــم بـه یـه نــگاه عـشـقـم . .
 
 
بـبـخــش اگـه یـکی رو دارم بــرام خـــدایـی مـیـکـنـه . . .

 

بـبـخــش اگـه عـشـقـمـو بـیـشـتـر از جـونی که تــو بـهـم دادی ،

 

دوســـ?ــــش دارم !

 

بـبـخــش اگـه بـعـضی وقـتـا ســرت داد زدمــو عـشقـمـو ازت خــواسـتم . . .

 

بـبـخــش اگـه یـه مـوقـعـهـایــی عــاشـقــانــه مـیــپـرستـمـش . . .

 

بـبـخــش اگـه آرامــــــــــشم خــلاصــه مـیـشــه تــو صــداش . . .

 

خــــدایـــا !

 

بـبـخــش اگـه مـیـخـوام دنــیـا نـباشـــه ، اگــه اونـیکـه دنــیـامــه نـبـاشــــه . . .

 


آرامشــی می خواهم...

خلوتــی می خواهم...

تــو باشی و من  در کنار هـــــم …
تو …

سکوت کنــی…

و مــن

گوش کنم ..!

62300948354521503051

 

همــه چیــز سـاده استــــــ
زنـدگــی... عشــق...
دوستـــــــ داشتــن... عـادتــ کــردن...
رفتــن... آمــدن...
امــا چیــزی کـه ســــــاده نیستـــ
بـاور ایـن سـاده بـودن هـاستـــــــــــ...
 
f1c125e22ad9c91640d71a208a8262ee-425


 

به یادتم حتی اگر قرار باشد...

 

شبی  بی چراغ در حسرت یافتنت!!

 

تمام زندگی را قدم بزنم....

 



 

مهم نیست ?ه دیگر بآشـے یآ نه...
 
مهم نیست ?ه دیگر دوسم دآشته بآشـے یآ نه
 
مهم نیست ?ه دیگر مرآ به خآطر بیآورے یآ نه
 
مهم نیست ?ه دیگر تورآ بآ دیگرے میبینم یآ نه
 
مهم اینست ?ه زمآنے که تنهآ میشوے ...
 
زمــآنـے ?ه دلت گرفت 
 
چگونه و با چه رویـےسر به آسما?? بلند می?نـے و میگویـے :
 
خدآیا مـ?? ?ه گنآهـے ن?ردم !!!
 
 پس چه شد ...
 
 
1399197839545323.jpg

 

uo

سخـــــــــتــی تــنهــایی را وقتـــــی فــــهمیـــدم
کــ ــه دیــدم مترسکـــــ

بـه کــلاغ میــ ــگویــد:

هرچــقدر دوستـــ ــ داری نوکــ بزن

فقـــط تنهــام نــذار!!

 


96361478129386443933.png

حسـ ـ ـ ــ ـرت یعـ ـنے  روبـ ـرویـ ـم نشـ ـسته اے

و...

بـ ـاز خیـ ـسے  چـ ـشمانم را آن دسـ ـتمال خـ ـشک و بے  احـ ـساس پاک

کنـ ـد.

 

 


97801918356253623122.png
دلــــم مـــی خـــواد وقتـــی پیر شـــدمـــــ و دختـــرم ازمــــــ پــــرسید

 عـــشقت کـــی بــــود ،؟

 بتونــــم بــــا دستــــم بــــه اتــــاق اشاره کنــــم و بــــگم : اونـــجا نشسته..

 



 

از خودم دور میشوم
تا به تو نزدیکتر باشم
این روزها . . .
" خیال "
تنها راه با تو بودن است !
thumb_HM-20133450320090724631385810189.6

خدایا.....

 


این روزها......

 


دلتنگم......

 


باورکن این یکی دیگرشعرنیست.....



 

http://amir17271.persiangig.com/image/gham/123%20(17).jpg

بعضی وقتا

اینقدر دلت از یه حرف میشکنه

که...

حتی نای اعتراضم نداری

فقط نگاه میکنی و

بی صدا...

میشکنی....

 

این روزهــــا زیادی ساکتــــ شده ام
حرفــــ هایم نمی دانم چــــرا به جای گلــــو ،
از چشــــم هایم بیرونــــ می آیند . . .
aks_asheghane_ghamgin_92_(9).jpg


 

دگر درد دلم درمان ندارد…

 

مسیر عاشقی پایان ندارد..

 

مرا در چشم خود آواره کردی..

 

نگاهت دور برگردان ندارد…

 

من از چشمات دل کندم
با اینکه زندگیم بودی
میدونستم یه روزی میری
ولی نه به همین زودی
من از رویات خط خوردم
من از چشمه تو افتادم
چقد اسون دل کندی
چه راحت بردی از یادم

به دنیای تو وابستم
ولی رد میشیم از حسم

باید باور کنم رفتی؟
میدونم اخره قصه ست.

به شوخی بهش گفتم نمی خوامت!

خندید و رفت! 

تازه فهمیدم شوخی من حرف دلش بود....1376848771_5nlnzz4xgmskfts7mwh.jpg

ارزش بودنت را !!!

همیشه...

از اندیشه ی یک لحظه نبودنت میتوان فهمید


images?q=tbn:ANd9GcQ0weAIRLrlCR0NRPLeDs7


 

غــــــــــــــــــــــصه مراکــــــــــــــــــــــــــــشت...!!!


وقتی دیــــــــــــــــــــــدم ،


دست به سینه ایستاده ای !!!


من تمام راه را برای آغـــــــــــــــــوشت دویــــــــــــده بودم ... !
Naghmehsara04


 

 

 

 

 

همه چـــــــــــی داشت خوب پیش می رفت، تا اینکــــــه

بزرگـــــــــــ شـدیــــــم

 

c6b10350a011a706014ee43cf8cdf60b_500.jpg

گفت : دعا کنی، می آید؛ 

 

گفتم : آنکه با دعایی بیاید به نفرینی میرود؛

 

خواستی بیایی،

 

با دعا نیا، با دل بیا ...!!

 


گـریه” آخـریـن چیزیست کہ بـاقی میمـانـد …


و “بـغـض” یکی مـانـده بہ آخـری …


و “امیـد” پیش از بـغض میتـرکـد .


boghz.jpg

 

                


عطرهای خوب،

جای خالیشان هم بوی خوب می دهد….

درست مثل جای خالی تـــو…!

خداــےآ … این ســــرنوشتــے ?ـــ ہ برام بافتـــے ، 

قسمتِــــ یـــــقـ ه‌اشْ یـ ه خورده تنگـ ه !!!

قربــــــونْ دستتــــ ، شلــــشْ کـ?? 

دارم خــــفـ ه مــےشم

 

 

همیشه بهم میگفت:زندگیمی . . .

وقتی رفت بهش گفتم: مگه من زندگیت نبودم؟

جواب داد: آدم برای رسیدن به عشقش باید از زندگیش بگذره

 



 

ادعایِ بی تفاوتی سخت است....

آن هم

نسبت به کسی که

زیباترین حس دنیا را با او تجریه کرده ای....

هیس…
حواس تنهایی ام را
با خاطرات
باتو بودن
پرت کرده ام…بگو کسی حرفی نزند…
بگذار
لحظه ای آرام بگیرم…

 



 

قلبت را آنقدر از عاطفه لبریز کن که اگر روزی افتاد و شکست

 


???? ????????رفـیق???? ????????

 مـآجـرا ایـن نـیس ک ِ چـقـد مـحکـم مـیتـونی ضـربـه بـزنی ، 

مـآجـرا اینـه ک ِ چقـد مـحکـم میتـونی ضـربـه بخـوری

 و بــآزم بـه راهـت ادامـه بـدی .. (;


images?q=tbn:ANd9GcT-Risf0F9kE1Zf_DbRmxn

 



 

 

بی حس شده ام از درد !
از بغــض !


فقط گاهـی


خـط ِ اشکی… میسـوزانـد صـورتـم را.




 

بیا تمامش کنیم….

همه چیز را….

که نه من سد راه تو باشم و نه تو مجبور به ماندن….

نگران نباش….

قول میدهم کسی جای تو را نمیگیرد…

اما فراموشم کن…..

بخند… تو که مقصر نبودی…

من این بازی را شروع کردم… خودم هم تمامش میکنم…

میدانی؟؟؟؟؟؟؟؟

گاهی نرسیدن زیباترین پایان یک عاشقانه است….

بیا به هم نرسیم…!!!!!

 




موضوع مطلب :


یادداشت ثابت - دوشنبه 93 آبان 20 :: 4:45 عصر :: نویسنده : sahar

ترشحات خوبی هایت
به سنگین ترین نقطه قلبم رسیده است
سبک تر شده ام حالا،مثل پروانه
استشهاد سلولهای بدنم گواهی میدهد
به بیکران شدن روحم در انزوای جسمت
من در ترانه های تو غرق شده ام
جنگ دست و پایم بی فایده است
وقتی روحم را از چنگم در اورده ای
من با تو زنده ام یا مرده ؟

 

 

http://ruhbakhsh.persiangig.com/image/4880224md.jpg

از اعماق رویاهایم ،فریادهایم را سکوت میکنم
تا در حقیقت بمیرد این جسد متحرک
 میان اینهمه دروغ های واقعی
زیر آوارهای باران مانده ام با چتر آهنی
 میشوید خوبی هایم ،را نمیبرد پلیدیهایم را ،
بس که سنگین شده ام سیل ها هم طرفم نمی آیند
بی تو من اینم نه کمتر نه بیشتر

 

http://up.befun.ir/up/befun/Pictures/214.jpg 

طناب دار جلو چشام

یه چهار پایه چوبی کهنه میرقصه زیر پاهام

رفیقام قاطی دشمنام،

نمیشه تشخیص دادشون از هم

مثل ضربه هایی که زده بودم

نا منظم و پشت سر هم

میاد جلو یه نفر با یه پارچه رو سر

یه ادم ترسو که داره فکرای زیادی توی سر

نگاهش قفل تو چشام

خالی میشه زیر پاهام

یکم سر و صدا

تــــــــــــــــــــمــــــــــــــــــــــــــام

 

 

54490874598458762470

 

 

 

و رویای ما به حقیقت پیوست ، قلبهای ما به هم پیوست و زندگی آغاز شد…
به تو رسیدم در اوج آسمان عشق ، این بود قصه ی من و تو و سرنوشت….
تو آمدی و دنیا مال من شد ، همه ی انتظار و دلتنگی ها و غصه ها تمام شد
تو آمدی و عشق آمد و پیوند ما در کتاب عشق ثبت شد….
باور نداشتم مال من شده ای ، لحظه ای به خودم آمدم و دیدم همه زندگی ام شده ای
عشق معجزه نیست ، حقیقتیست در قلب ها که پنهان است
به پاکی عشق ، به لطافت با تو بودن و ما با هم آمده ایم که به همه ثابت کنیم معنای عشق واقعی را….
تو همانی که من میخواستم ، مثل تو کسی در دنیا نیست برایم ، مثل تو هیچگاه نیامد و نمی آید و نخواهد آمد ، تو اولین و آخرینی برایم….
و با عشق پرواز میکنیم ، میرویم به جایی که تنها آرامش باشد در بینمان، تا در یک سکوت عاشقانه و در اوج آرامش بدون هیچ غمی در آغوشت آرام بگیرم !
اینبار سکوت زیباست، چون درونش یک عالمه حرفهاست ، حرفهایی در دلهای من و تو ، که هم تو میدانی راز دلم را و هم من میدانم راز درونت را…
و من ثابت کردم عشق هست ، تو همیشه هستی ، و روزی میرسد که ثابت خواهم کرد از عشقت خواهم مرد….
و من و تو همسفران عشقیم تا ابد ، این احساسم همیشه در قلبت بماند….

 

 

ایـن روزهــا....
دروغ گفتــــن را خــــــوب یـاد گرفتــــــــــه ام
حــال مـ ــن خــــــــوب است
خــوبِ خــوب
فقـط زیــــاد تا قسمتــی هــــوای دلــ ــم طوفــــانی
همــراه با غبـــارهـای خستگـــــــــــــی ست
و فکـر مـی کنـــم
ایـن روزهـــا...
خــدا هـم از حـــرف هـای تکـــ ــراری مــ ــن خستـــه است
چـه حــس مشتـرکـــی داریــم مــ ــن و خـــدا
او...
از حــرف هـای تکـــ ـــراری مــن خستـــه است
و مـــن...
از تکـــ ــرار غـــــم انگیــز روزهــــایم...

 




باز هم که رفتی و تنهایی من سر به فلک کشیده است
باز هم که نیستی و اشکهایم سیل مانند مرا به زیر کشیده است
باز هم که سوختی و باز برای شمع شدن پشیمان شده ام
باز هم که یادت امانم را بریده است
باز هم که غصه دارم در قلب تاریکم از نبود تو
باز هم که نمیشنوم صدای دلنشینت را در خانه سوت و کورم
باز هم که گم شدی در خاطره ها وچشمم از دیدن عکس تو سیر نمیشود
سالهاست که رفتی ولی هر روز اینها را تکرار میکنم
شاید بشنوی ،بفهمی،احساس کنی
در واقعیت نه ولی انتظار امدنت در خوابم را که میتوانم داشته باشم
باز هم که بغض و بعد ..............مثل همیشه

 

 

http://mj6.persianfun.info/img/92/6/Namayesh16/11.jpg


خدایا یه چیزی میگم ناراحت نشو ، دنیات ته نامردیه.

(دلگیرم)

 

 


 

http://up.98ia.com/images/zc8x5dnnswtpm2pc5e2.jpg

 

لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...


تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ... تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ... لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ... که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...

لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ... لمس کن لحظه هایم را ... تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم، لمس کن این با تو نبودنها را.

 




موضوع مطلب :


یادداشت ثابت - دوشنبه 93 آبان 20 :: 4:35 عصر :: نویسنده : sahar

dfr متن های غمگین و گریه آور جدید

برگرد و نگاه کن از من چه ساخته ای!
ویرانه ای از پوست و استخوان…
و مشتی شعر عاشقانه
این عاقبت کسی ست که چشمان خیس تو را دید…
::
::
جایت را با دیگری پُر میکنند
احساس… سیری چند؟؟!
آدم هــای عجیبـــی دارد اینجــا!
دوستــی هــایشان نـــاگهانی ســت
دلبستــن شـــان غریـــب است
و رفتــن شان آشنـــا…!
::
::
پنجره ها کلافه اند از سنگینی نگاه منتظرم
اگر نمی آیی
اینقدر پنجره ها را زجر ندهم
چشم هایم به جهنم…
::
::
بند ناف روحـــــــــم
از تـو بـریـدنـی نـیـست
ایـن هـمـه تلـا ش مـکـن!!…
مـن ایـن نـارسـی را
دوسـت دارم…
بـه هـر قـیـمـتـی!!!
::
::
غمهایی که چشم ها را خیس نمی کنند، زودتر به استخوان می رسند..!

jom اس ام اس غمگین و جدایی آبان 91

من از چشمان (تو ) چیزی نمی خواهم… ?به جز… ?گاهی… ?نگاهی… ?اشتباهی…
::
::

زندگی اجبار است مرگ اخطار است دوستی فقط یکبار است اما جدایی بسیار است
::
::
هروقت از کسی جدا شدی بهش بگو برای همیشه خداحافظ هرچند با این کار قلب او را میشکنی واورا نارحت میکنی ولی از انتظار نجاتش میدهی
::
::
طرح چشمان قشنگت در اتاقم نقش بسته … شعر می گویم به یادت در قفس غمگینو خسته … من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی … ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی
::

::

دلم راکه مرورمیکنم تمام ان ازان توست فقط نقطه ای ازان خودم….روی ان نقطه هم میخ میکوبم وعکس تورامی اویزم.

2191255850522532 اس ام اس غمگین

روی قلبی نوشته بودن شکستنی است ؛ مواظب باشید !!!
ولی من روی قلبم نوشتم شکسته است ، راحت باشید !
.
.

.
چه شباهت متفاوتی بیت ماست ، تو دل شکسته ای ؛ من دلشکسته ام !
.
.

.
حرفی نزنی ! طاقت جنجال ندارم / بدجور شکسته ست دلم حال ندارم
درهای قفس باز و دلم عاشق پرواز / از حس پریدن پرم و بال ندارم
.
.

.

میخواهم فاصله ها را بشکنم تا به تو برسم ، ولی افسوس فاصله ها درست برعکس دلها شکستنی نیستند !!!

 

arghayan u382909 albums3669 52168 اس ام اس های جدایی و غمگین

 

 

روی قلبی نوشته بودن شکستنی است ؛ مواظب باشید !!!
ولی من روی قلبم نوشتم شکسته است ، راحت باشید !
.
.

.
چه شباهت متفاوتی بیت ماست ، تو دل شکسته ای ؛ من دلشکسته ام !
.
.

.
حرفی نزنی ! طاقت جنجال ندارم / بدجور شکسته ست دلم حال ندارم
درهای قفس باز و دلم عاشق پرواز / از حس پریدن پرم و بال ندارم
.
.

.

میخواهم فاصله ها را بشکنم تا به تو برسم ، ولی افسوس فاصله ها درست برعکس دلها شکستنی نیستند !!!

 




موضوع مطلب :


یادداشت ثابت - دوشنبه 93 آبان 20 :: 4:29 عصر :: نویسنده : sahar

یه وقتایی،
یه حرفایی،
چنان آتیشت میزنه
که دوست داری فریاد بزنی،
ولی نمیتونی!
دوست داری اشک بریزی،
ولی نمیتونی!
حتی دیگه نفس کشیدنم برات سخت میشه!
تمام وجودت میشه بغضی که نمیترکه،
به این میگن
“درد بی درمون”
.
.
.
بوی فراموشی گرفته ام ، رنگ تنهایی
دلشکستگی ، بغض و خاموشی چیزی نیست
گمانم تاریخ مصرفم گذشته است . . .
.
.
.
اشک ها قطره نیستند
بلکه کلماتی هستند که می افتند
فقط بخاطر اینکه پیدا نمیکنند کسی را که معنی این کلمات را بفهمد . . .
.
.
.
وقتــ? مردم بالشم را با من دفن کن?د! ?زمش دارم…
او تنها شاهد گر?ه ها? پنهان من برای اوست…
.
.
.
گـاهـی بـرای او
چـیـزهـایـی مـی نـویـسـی
بـعـد پـاک مـی کـنـی . .
پـاک مـی کـنـی . . .
او هـیـچ یـک از حـرف هـای تـو را
نـمی خـوانـد
امـا تـو
تـمـام حـرف هـایـت را گـفـتـه ای . . .
.
.
.
روزهــــــــایـــم عــجیــبـــــــ دلـــگیــــــــرنــد
مــثــــل آن جــمــعــــه ای کــــه تــبــــــــ دارد
بـــــادل مـــــــن کـــمـــی مــــدارا کـــن …
بــــه خــــدا قلــــــــبــــــــــ هـــم عـصـبـــــ دارد !
.
.
.
حـالا کـه میـخـواهـی بـروی
لطفــا قـدمـهـایـتـــ را تنـدتـر بـردار
دلـم را فـرستــاده امـ دنبـالـِـ نخــود سیـــاه . . . !
.

 

غمگین


.
.
” پــــوســـت کــلــفــتــ? ”
ربــطـــ? بــــه آدم بــــودن نـــدارد
فــقــط مــســ?ــر اشــک هــا?ـــت
پـــشـــت و رو مـــ?ـــشــــود
بــه جـــا? بــ?ــرون،
مــ?ــر?ـــزد تــو !
.
.
.
حقایق گاهى وقتا توى شوخى پیـدا میشه
اما خیلى احمقانه اس اگه فکر کنیم
آدمها توى شوخی دلشون نمیشکنه…
.
.
.
بعض? از حقا?ق خ?ل? ساده است ول? درکش خ?ل? پ?چ?ده وسخته
مثل کنار اومدن با جمله :
“خب دوست نداره ؛ زور که نیست”
.
.
.
با همه چیز کنار آمده ام ؛
جز باورِ جمله ی آخرِ تو که :
” چیزی بینمان نبوده ”
.
.
.
دلت که گرفته باشد …
شادترین آهنگها روضه خوانی میکنند …
شلوغ ترین مکانها ، تنهاییت را به رخت میکشند …
و شادترین روزها برای تو غمگین ترین روزهاست …
دلت که گرفته باشد ، نغض میشود همه قانونها …
.

 

غمگین

 

سرگرمی ام شده گرفتنِ فال حافظ و من خسته از جواب های تکراری :
“غم تمام می شود”
“غصه نخور”
“مشکلات حل می شود ”
و …
دلم می گیرد ، چرا حافظ نمی داند بی او هیچ چیز تمامی ندارد جز این زندگی ؟!
.
.
.
تــو هم تلخ بودی
تلــــخ درست مثل قطره های فلج اطفالی
که در کودکی به خوردم می دانند
غافل از اینکه این بار تلخی تــــو دلم را فلــــج کرد
.
.
.
تو را مثل قانون…
کسی رعایت نمی کند؛
چرا غمگینی دلم؟
تو را برای شکستن سرشته اند…!
.
.
.
بی پناهی یعنی
زیر آوار کسی بمانی
که
قرار بود
تکیه گاهت باشد…
.
.
.
بدترین درد اینه که ،
مخاطب های گوشیتو چک کنی
و بخوای با یکی درد و دل کنی
ولی . . .
هیچکس و پیدا نکنی . . .
.
.
.
دلت را هنـــگــامــی غم مـی گیــرد
که نــگــاهــت به دستـــانِ گـــره خورده ی
دو آدم،
خیـــره مـــی مـــاند!
.
.
.
به خـــــــدا
” دل ” آلزایمــــــــر نمی گیرد !
بفهمیــد آدمـ ها . . .

 

 

 

 

 

دل شکسته

اقـــــرار مـــی کـــنم اینــجا بــدون تــو
حـتی بــرای آه کشـــیدن هـــم هــــوا کــــم اســــت . . .
.
.
.
این روزهـــا دوباره افکارم به سوی تــــو پر می کشد
سنگش نزن تحمل کـــــن !
.
.
.
بهم گفت کمى از حال و روزت بگو
و من سکوت کردم و سکوت کردم و سکوت کردم ،
اونقدر سکوت کردم که مطمئن شدم چیزى رو از قلم ننداختم !
.
.
.
پـــرنــده‌ای..
مـــیـانِ چــشمهـایـت..
خـــوابِ “عــاشـق شــدن” مـی‌دیـــد !
پـلک زدی..
بـــرایِ “همــیـشه‌” پـــــریــــد !
.
.
.
کاش می شد
دنیا را
تا کرد و گوشه ای گذاشت ،
مثل جانماز مادر !
.
.
.
گفتند :
به اندازه ی گلیم هایتان
و به اندازه ی دهان هایتان
اما . . .
حرفی از وسعت آرزو هایمان نزدند
.
.
.
چه تقدیر بدیست !
من اینجا بی تو می سازم و تو، آنجا با او می سازی…

 

 

 

غمناک

قــیـامـتی سـت !
از لـحـظه ای که زنــگ ِ تــلـفن بـــلـند مـی شـود ..
از جـــا مــی پَـــرم !
تــا لـحـظه ای کـه ..
مــثـل ِ هـمـیـشه ..
تــــو نـــیـستـی !
.
.
.
در را کـه مــی بـــندی ،
بـــــاد هــــم ..
پــشت ِ خــانـه ات ..
زوزه مــی کــــشد !
مـــن کــــه مـــــنم !
.
.
.
چـراغـانی ِ ستـاره هـاست چـشمـانِ تــو !
و مـن ..
بــــرایِ دلـــــم ..
فــالِ اشـک می گــــــیرم !
.
.
.
تعلق که نداشته باشی به جایی … به کسی … به چیزی …
تمام شدنت راحت تر از آنی میشود که گمان می بُردی !
.
.
.
در کافه
کنج دیوار
رو به روی هم
خوب شد قهوه مان را نخوردیم !
حرفهایمان به اندازه کافی تلخ بود …

 

 

 

فاصله

دور که میشوم، نزدیکتر می آید…!
نزدیک که میشوم، دورتر میرود…!
انگار که این ” فاصله ”
همیشه باید به شکلی رعایت شود !
.
.
.
زمستان است
و من شنیده ام روزها کوتاه تر میشوند
ولى . . .
نمیدانم چرا دارند این روزها
هى بلندتر میشوند، بى تو !
.
.
.
بین
من و تو
مرگ نمی تواند جدایی بیندازد…
فاصله که دگر هیچ…
.
.
.
در دوری لذتی است که در با هم بودن نیست
چون در با هم بودن ترس از فراق است و در دوری شوق دیدار . . .
.
.
.
رفتــه ای
و مــن هــر روز،
بــه مــوریــانــه هــایــی فکــر مــی کنــم
کــه آهستــه و آرام
گــوشه هــای خیــال ام را مــی جــونــد!
تــا بــی “خیــال” نشــده ام،
بــرگــرد . . .

 

 

 

غمگین

 

 

میتوانم شــــاد باشم ،
راحـــت است . . !
کافیست چشمانم را ببندم و به خیـــال بروم . . .
.
.
.
ســراب شد تمام آن آرزوهایــی که برای تو داشتم،
برای خـــودم . . .
کاش نباشد آرزویی که رنگ بالفعل به خود نمی گیرد
.
.
.
گاهی اوقات دلم میخواهد خرمایی بخورم و برای خود فاتحه ای بفرستم ؛
شادیش ارزانی کسانی که رفتنم را لحظه شماری میکردند !
.
.
.
برای مُردن لازم نیست عزرا‍‍ئیل بیاید
همیــــن که تو نیایی کافـــیست . . .
.
.
.
چـــه شباهـــت عجیبـــی بیـــن ماســـت …
مـــن ” دل شکستـــه ام”
و تـــو “دل ” شکستـــه ای …
.
.
.
صدای زندگی را میشنوم…
همــــــــــــــه جـــــــــــــــــا…
فـــرا می خـــــواند مـــا را…
تـــــــو را!
بـــــرای در آغـــوش کشیـــــدن معــــشوقت…
مـــــرا!
بـــــــرای در آغوش کشیــــدن زانـــــوی غـــــــــم…

 




موضوع مطلب :


یادداشت ثابت - دوشنبه 93 آبان 20 :: 4:20 عصر :: نویسنده : sahar

 

 

 

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله

 سختی گرفت و بستری شد

. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش

 از درد چشم خود نالید

. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. 

مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت

 و از درد چشم می نالید

. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود 

که آبله آنرا از شکل انداخته بود 

و شوهرهم که کور شده بود. همه مردم می گفتند 

چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.

20سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، 

مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. 

همه تعجب کردند. مرد گفت:

 “من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم.



هیس!

صدای هق هق می اید..! 

انگار باز کسی قول ماندن داده بود.!




 

 

 

 

 

بغض داری؟      اروم نیستی؟   دلت براش تنگ شده؟


حالا یاد لحظه ای بیفت که اون همه ی

 بیقراری های تو رو دید...اما چشاشو بست و رفت..!

 


حرف دلتو بزنی  ...! دلشو میزنی.....!!!


 

 

 

 

نشد که با عشقمون زندگی کنیم !

کاش ...!!

حداقل بتونیم با زندگیمون عشق کنیم..!


 

عاشق نقاشیام بود   ..ولی....!!!

ههه.....

بیا شین شهوتش مال تو!!

من تمام احساسم را

عق میزنم!

 

 

لعنت به اون کسی که وقتی بهش محبت میکنی


 

 

 



هیس....!!!!

هیچی نگو....هیچی نمیگم....اره هیچی..سکوت...!!

ولی دل خراب منو از چشام بخون..فکر میکنی تلخم؟ 

  فکر میکنی سردم؟ یا دیوونه ام؟

خیالی نیس کنایه بزن....بد بگو....!!

اون نیست... رفت  !!ولی یادش که هست..!

بگو هر چی دلت میخواد بارم کن..من پرم از حرفای پر درد!!

نمیدونم چرا کسی حالیش نیست..نمیشه ثانیه های

گذشتتو با الان خو بدی..نمیشه...!

غم و زجرای یه عشق ناتموم رو نمیشه به فراموشی داد..نمیشه..!

یه سوال؟

چرا یه فیلمی که اخرش جدایی و درداوره ..نمیتونی فراموش کنی؟

همیشه به یادت میمونه؟ مثلا تایتانیک؟

اون فیلمه.. ولی دل من که افسانه و فیلم نیست ..واقعیته..!

یاد اون و گذشتم که فیلم ساختگی نیس..حقیقته...!

پس هیچی نگو..........هییییییییییییییییییییییس!!!



برچسبها:

 

 

سنگی شدن دلم..اولین سین سفره ی سال جدید منه..!!!



یه رابطه عشقی مخصوص دو نفره !


من نمیدونم چرا بعضیا شمارش بلد نیستن


 

 

ای معلم...!! 

 


""او"" ضمیر مفرد غائب نبود.


""او""  دنیای من بود!!



در نانوایی هم صف یک دانه ای جداست...!!!!


عجب دردیست تنهایی...!!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




موضوع مطلب :


< 1 2 3 4 5 >> >
درباره وبلاگ

خدایا کمکم کن دیرتربرنجم زودترببخشم کمترقضاوت کنم وبیشترفرصت دهم
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 28
کل بازدیدها: 143782